٩٤/١٢/٥
چهارشنبه هفته پيش آخرين امتحانمو دادم و بدو بدو رفتم مشهد...
فك و فاميل رو طي يك حركت جانانه از طرف مادربزرگ جان دسته جمعي توي مهموني ديدم و روز بعد دوباره بدو بدو برگشتم...
امروز دوباره چهارشنبه ست و ٣روزه كه كلاسها شروع شدن و ميرم...
بدون هيچ استراحتي از ترم قبل شوت شديم تو ترم جديد...
هنوز هيچي نشده ٨٥٠ص جزوه زدن زير بغلمون و ميگن ١٨روز ديگه امتحانه...
خدا وكيلي مغزم كركره شو كشيده پايين و يه تابلوي تا اطلاع ثانوي تعطيل ميباشيم هم زده روش و هيچ جوره با ما راه نمياد...
دارم غر ميزنم... ميدونم... :)
پ.ن: روز مهندس مبارك 🌺
پ.ن: خداييش بريد راي بديد :)
پ.ن: از ديشب توي كوچه ترقه زدن رو شروع كردن... -_-
+ نوشته شده در چهارشنبه پنجم اسفند ۱۳۹۴ ساعت 16:8 توسط shimel
|